دوتا كوهيم دو تا كوهيم دو تا كوه
ولي دارم برات هي خرد مي شم
يه روزي قله اي تو اوج بودم
دارم تضعيف ميشم ترد ميشم
يه غم انگار يه دشت بي نهايت
يه عشق انگار غرور خردسالي
داره چشمام و مي بنده با گريه
دارم ميرم به سمت خشكسالی
قراره سنگ ها رو خونه باشم
قراره كركسآ رو لونه باشم
قراره مثل اينكه بعد بارون
فقط يه بستر رودخونه باشم
يه كوه پر شكست امروز داره
سكوت ممتدش كابوس ميشه
همون كوهي كه حرفای تو رو زد
صدا تو صخره هاش محبوس ميشه
داره ميميره اما كوه بايد
بميره تا تنش آزاد باشه
بميره خاك شه اونوقت تازه
ميتونه هرجا كه مي خواد باشه
سعید نجف زاده ۲۴/۰۲/۹۲ کازرون
اولین تجربه ام در ترانه
درباره این سایت